بیانیه زندانی سیاسی سهیل عربی درباره تحریم و فراتر از تحریم انتخابات

13thFeb. × ’20

همسر سهیل عربی: از حکم اعدام همسرم ترسیده‌ام

زندانی سیاسی سهیل عربی محبوس در زندان تهران بزرگ  با نوشتن بیانیه ای اعلام کرد که قطعا واکنش ما به برگزاری انتخابات بعد از جنایت های اخیر رژیم در زمین و آسمان، باید فراتر از تحریم باشد.

وی در بخشی از این بیانیه گفته است: «رای ما کوکتل مولوتف و گلوله هایی است که به مکانها و عوامل برگزاری این نمایش کثیف پرتاب و شلیک می شود»

متن کامل بیانیه که به دست کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام رسیده است به شرح زیر می‌باشد:

«نه و فراتر از آن
صندوق انتخابات رژیم جور و جهل، صندوق انتخابات متقلبان جنایتکار، هرگز عرصه نبرد ما نبوده و نخواهد بود. قطعا واکنش ما به برگزاری انتخابات بعد از جنایت های اخیر رژیم در زمین و آسمان، باید فراتر از تحریم باشد.
ما به کسانی که مردم را بدلیل اعتراض به بی تدبیری، ظلم و فساد حکومت آخوندی به رگبار گلوله بستند، و نخبگان را در هواپیما مورد هدف موشک هایشان قرار دادند، اجازه نمی دهیم این عمل وقیحانه را انجام دهند. ما جمهوری اسلامی را برسمیت نمی شناسیم و قطعا صندوقهای انتخابات عواملش را به آتش می کشیم.
رای ما کوکتل مولوتف و گلوله هایی است که به مکانها و عوامل برگزاری این نمایش کثیف پرتاب و شلیک می شود. دوران مدارا و بخشش به پایان رسید. دوران کنش مسالمت آمیز به پایان رسید و ما هر آینه با تمام توان و تلاش نسبت به براندازی این رژیم کثیف و جنایتکار اقدام خواهیم کرد و هرگز نگران فردای پس از جمهوری اسلامی نیستیم. زیرا توان تغییر در ایران را داریم. توان ایجاد دگرگونیهای بنیادین و آباد کردن سرزمینمان را داریم. (آلترناتیو همان جوانهای قیام آبانماه ۹۸ و نخبه های در زندانمان هستند)
بنابراین از هیچ تلاشی برای سرنگونی این رژیم دریغ نخواهیم کرد و اجازه برگزاری انتخابات را به آنها نخواهیم داد.

پی نوشت:
همه پرندگان دریادلی که در فضاهای دور و دورتر در پروازند، عاقبت یک جا از پرواز وامی مانند و دیگر پیشتر نمی توانند رفت. آنجا بر دکلی یا خرسنگی خواهند نشست و از برای مأمنی چنین حقیر کوچک خرسند و شکرگزار خواهند بود.
لیکن که تواند گفت فراپیش ایشان دیگر گستره بیکرانه ای و فردای آزادی نیست که تواند گفت. آنان تا غایتی که در توانشان بوده پرواز کردند. بر استمرارطلبان و منفعلان نیز چنین می رود.
اما چه باک پرندگان دیگری هستند که که دورتراز آنها پرواز می کنند. آری براستی از نهایت بربریت که حکومت تئوکراتیک فعلی که از مصادیق بارز کردیکاکاپیتالیزم است تا غایت مدنیت می توان بینهایت درجه برای دمکراسی فرض کرد.
این یعنی دمکرازیزاسیون هرگز منحصر به صندوق رأی آنهم صندوق رای حکومت متقلب فاشیست آخوندی نمیشود و ما دیگر نمی‌گذاریم سوپاپ اطمینان‌های حکومت مردم را فریب دهد. آنارشیسم بزرگترین دشمن هماگلیست هاست و باید به خود یادآوری کنیم برای آنکه عدالت محقق گردد راهی جز این به نظر نمی رسد که تفکر هر روز بیش از پیش در جامعه به جای جهل و جذمیت بنشیند و این امکان نیست جز در بستر دمکراسی که شرط اول آن سرنگونی فاشیسم دمکراسی، تئوکراسی و کردیکال کاپیتالیسم است به فعلیت نمی رسد.
و این مستلزم توجه به مهمترین وجه تمایز امپریالیسم نوین یعنی تفاوت و جدایی نیروی اقتصادی و ماوراء اقتصادی نسبت به امپریالیست های دوران باستان و پیش از سرمایه داری است. بنابرآنچه گفته شد رادیکال ها و انقلابی ها باید از عقلانیت تکنیکی (وسیله- هدف) که درعلوم تکنیکی نیز هست برای سرنگونی نظام سرمایه داری استفاده کنند .
انقلاب زمانی رخ می‌دهد که توده های مردم آماده اند با هدف هستی بخشیدن به منافع بنیادین از منافع مستقیم بگذرند. این مهم آنگاه که مبارزه برای منافع مستقیم شروع به انطباق و هماهنگی با مبارزه برای منافع بنیادین کرده باشد به وقوع می پیوندد.
یکی از مسایل محوری مورد بحث و جنجالی در مبارزات طبقاتی درون جامعه سرمایه داری گستره ایست که در آن تعارضات اجتماعی بارز ، حول منافع مستقیم به منافع بنیادین می چربد.
بخشی از ابهام سیستمهای سرمایه داری را میتوان ناشی از قابلیت و توانایی در جابجایی تعارضات ناشی از منافع مستقیم بشمار آورد. یکی از مسایل هر جنبش اجتماعی که به انقلاب ختم می شود این است که آن تعارضات را به تعارض منافع بنیادی بازگرداند. باید توجه داشته باشیم که منافع مستقیم واقعی بوده و توهمات یا آگاهی کاذب نیستند. یک جنبش اجتماعی قابل قبول و علمی نمیتواند اهمیت منافع مستقیم را انکار کند بلکه باید استراتژیهایی را برگزیند که بتواند منافع مستقیم و بنیادین را به طرقی پیوند دهد که قابلیتهای سازمانی طبقه کارگر را تقویت کند و تضعیف نکند.
بنابراین همانگونه که تحدید (محدود کردن) مبارزات به مسایل و دستمزدها بیانگر فهمی ناقص و ناکامل از ماهیت جامعه سرمایه داری بعنوان یک کل است و ما را ناتوان از امکان تغییر نظام استثمار سرمایه داری از طریق جنبشهای اجتماعی میکند، تحدید دمکراسیزاسیون به شرکت در انتخابات یا تحریم نیز دقیقا حرکت در مسیری است که حاکمیت برای بقای خود به آن نیاز دارد. و از همین روست که اقدام ما باید فراتر از تحریم، بلکه شیب به سمت انقلاب برداشتن است.
برگزاری انتخابات برای حاکمیت به همان اندازه مفید و ضروریست که رقابت آزاد برای نظام سرمایه داری حیاتیست.
اما این را می دانیم که رقابت آزاد در نظام سرمایه داری منجر به انحصار می شود و همین انحصار است که امپریالیسم را شکل می دهد. همانگونه که فاشیسم نیز با همین نمایشها دوام آورده است.
پس برخیز و بساط جور و فساد را برانداز.

زندانی سیاسی سهیل عربی
زندان تهران بزرگ
بهمن ۹۸

Dieser Beitrag wurde in Uncategorized veröffentlicht. Language: . Ein Lesezeichen auf das Permalink. setzen. Die Kommentare sind geschlossen, aber Sie können einen Trackback hinterlassen: Trackback-URL.